Cover photo for Mike Siamak Hejazi's Obituary
Mike Siamak Hejazi Profile Photo
1937 Mike 2024

Mike Siamak Hejazi

April 5, 1937 — October 3, 2024


Mike Siamack Hejazi, born in Tehran, Iran, passed away peacefully on October 3, 2024. He was a loving father to his two sons, Michael and Harold.


Mike spent his early years in Northern Tehran. When he was a teenager, his father sent him to study in the Hollywood area to keep him out of trouble. During these formative years, he learned English and embraced American culture. Despite his Persian roots, he became a man of “steak and potatoes.”


Sport-minded as a young man, Mike enjoyed playing tennis and volleyball. Above all, he loved a good party. He went on to study economics at the American University of Beirut, preparing for what would become a diverse career.


Throughout his adult life, Mike’s work spanned various fields, including international relations and business. He worked for the Iranian Ministry of Roads and Urban Development and in the aviation industry, most notably with Iran Air, through which he travelled the world.


Mike’s life was marked by both success and hardship. In 1988, the Iran-Iraq War forced him to leave everything behind and flee to Canada as a refugee with his wife, Faye, and eldest son, Michael. Arriving with just a $20 bill, British Columbia’s Lower Mainland became his new home. His second son, Harold, was born shortly after, in 1989.


Arriving in Canada near the age of retirement, Mike worked tirelessly, doing whatever he could to support his family—from driving a taxi to delivering pizzas, selling at the Vancouver Flea Market, and even driving an ice-cream truck, sometimes with his youngest son by his side as an assistant.


He found joy in simple pleasures, such as summer camping trips with his family around British Columbia and indulging in his love for ice cream. He was known to make a significant dent in a 4L bucket of No Name brand Neapolitan while watching TV. On Friday nights in the ’90s, he would bbq Persian chelow kabab for the family, but instead of grilling with skewers, he shaped the kabab into burger patties—his own “American style.”


His sense of humour shone through in his unforgettable dad jokes, such as asking, “Was the water wet?” after a swim, or inviting his family to a Tim Hortons sandwich immediately after a big buffet dinner at Uncle Willy’s.


In Canada, Mike continued to face adversity with resilience. In 2002, he suddenly lost his wife and best friend Faye to heart failure. In 2009, he survived a hit-and-run accident that left him unconscious for days. In 2014, his entire apartment building in New Westminster burned down, and he lost everything, including his dentures. This left him with no option but to move to Victoria, where his son Harold was living, and to start over.


Shortly thereafter, a series of strokes and health complications led him to move into senior care. Since 2016, he lived at Selkirk Seniors Village along the Gorge Waterway. Mike quickly grew to love Victoria, appreciating its polite, friendly atmosphere.


He spent his last decade feasting his eyes on the island’s beautiful views and enjoying delicious meals at local spots like 5th St. Bar & Grill and Glo Restaurant. He was always up for a cold, crisp lager to wash down his steak and potatoes. He enjoyed countless sunny walks along the Gorge Waterway with his friends and family. His eyes lit up while watching Turner Classic Movies, which perhaps brought him back to his Hollywood years. If you entered his room at Selkirk, you’d likely find an old movie playing as he’d greet you with a big smile, his arms raised in joyful welcome. His final years in Victoria were peaceful and comfortable.


Mike will be remembered for his generosity and compassion. This was all reflected in the warmth of his smile, which he shared with everyone. He had a natural curiosity about people’s stories and a deep love for animals, especially dogs. He was a man of love, whose gentle, sweet, and selfless nature endeared him to all who crossed his path.


The family extends their heartfelt gratitude to the staff at Selkirk Seniors Village for the care they showed Mike during his time there. He passed away at Royal Jubilee Hospital, in the presence of his son.


His legacy of resilience and kindness, despite the many hardships he faced, lives on in the hearts of his sons and those whose lives he touched.


(اعلامیه فوت مایک سیامک حجازی (۱۹۳۷–۲۰۲۴


مایک سیامک حجازی، متولد سال ۱۹۳۷ میلادی در تهران (پایتخت ایران)، در تاریخ ۳ اکتبر ۲۰۲۴ در شهر ویکتوریای کانادا چشم از جهان فروبست. او پدری مهربان و فداکار برای دو فرزندش، مایکل و هارولد، بود


مایک دوران کودکی خود را در شمال تهران گذراند. در نوجوانی، پدرش او را به هالیوود در ایالات متحده فرستاد تا از مشکلات زندگی در امان باشد. در طی این سال‌ های تاثیر گذار او زبان انگلیسی را به‌ خوبی آموخت و با فرهنگ آمریکایی انس گرفت. با اینکه ریشه‌ های عمیق ایرانی داشت، به بخش‌هایی از فرهنگ آمریکایی، بویژه در زمینه خوراکی‌ های لذیذ و متفاوت آن، گرایش بسیار پیدا کرد و استیک و سیب‌ زمینی به غذای محبوب او تبدیل شد.


او در جوانی به ورزش علاقمند بود واز بازی تنیس و والیبال لذت می‌برد، اما بیش از هر چیز عاشق جشن‌ و شادی و خوشگذرانی های شبانه بود. مایک تحصیلات خود را در رشته اقتصاد در دانشگاه آمریکایی بیروت ادامه داد تا برای آینده‌ ای سرشار از تنوع شغلی آماده شود.


مایک در دوران حرفه‌ای‌ اش، در زمینه‌های گوناگون، از جمله روابط بین‌ الملل وتجارت فعالیت داشت. او در وزارت راه و شهرسازی ایران در صنعت هوانوردی، در شرکت هواپیمایی «ایران‌ ایر»، مشغول به کار شد و بواسطه این شغل به نقاط مختلف جهان سفر کرد.


زندگی مایک سرشار از فراز و نشیب‌ بود. در سال ۱۹۸۸، در پی آغاز جنگ ایران وعراق، به همراه همسرش فِی و پسر بزرگش مایکل، به‌عنوان پناهنده به کانادا مهاجرت کرد و هر آنچه که داشت، پشت سر رها کرد. او تنها با یک اسکناس ۲۰ دلاری وارد کانادا شد و بریتیش کلمبیا به خانه جدید او و خانواده‌اش تبدیل شد. پسر دومش، هارولد، در سال ۱۹۸۹ به دنیا آمد.


مایک که در آستانه بازنشستگی به کانادا رسیده بود، از هیچ تلاشی برای حمایت از خانواده‌اش دریغ نکرد. از رانندگی تاکسی و تحویل پیتزا گرفته، تا فروشندگی در بازارهای دست‌ دوم فروشی ونکوور و حتی رانندگی ماشین بستنی‌فروشی، که گاهی پسر کوچکش هارولد نیز به عنوان دستیار همراهش بود همه را با عشق برای حمایت از خانواده اش تجربه کرد..


او از لذت‌های ساده زندگی استقبال می‌کرد. از سفرهای کمپینگ تابستانی با خانواده‌اش در نقاط مختلف بریتیش کلمبیا تا صرف بستنی. او می‌ توانست به‌ راحتی یک سطل ۴ لیتری بستنی را در حال تماشای تلویزیون تمام کند. در دهه ۹۰، جمعه شب‌ها برای خانواده‌اش چلوکباب درست می‌کرد، اما به‌ جای استفاده از سیخ، کباب‌ها را به شکل همبرگر درمی‌آورد. به همان سبک خاص امریکایی خود.


شوخ‌ طبعی مایک در لطیفه‌های پدرانه‌اش ماندگار شد؛ مثل اینکه پس از شنا از فرزندانش بپرسد «آیا آب خیس بود؟» یا بعد از صرف یک شام مفصل در رستوران «آنکل ویلیز» آنها را به ساندویچ «تیم هورتونز» دعوت کند.


مایک در کانادا همچنان با چالش‌های بسیاری مواجه بود. در سال ۲۰۰۲، همسر و بهترین دوستش فِی را به‌ طور ناگهانی بر اثر نارسایی قلبی از دست داد. در سال ۲۰۰۹، در تصادف شدیدی دچار آسیب جدی شد و چندین روز در کما بود. در سال ۲۰۱۴، آتش‌ سوزی در آپارتمانش در «نیو وست مینستر» تمام دارایی‌ هایش را از بین برد. این واقعه او را مجبور کرد تا به ویکتوریا، جایی که پسرش هارولد در آنجا زندگی می‌کرد، نقل‌ مکان کند.


کمی بعد، به دلیل سکته‌های متوالی و مشکلات سلامتی گوناگون، مجبور شد به مرکز مراقبت سالمندان «سلکیرک سنیور ویلج» نقل‌ مکان کند واز سال ۲۰۱۶ تا پایان عمر در آنجا زندگی کرد. مایک به‌ سرعت به ویکتوریا علاقمند شد واز فضای دوستانه و مهربان آنجا لذت می‌برد.


او دهه آخر زندگی‌اش را با تماشای مناظر زیبای جزیره و لذت بردن از غذاهای خوشمزه در رستوران‌ های محلی سپری کرد. همواره آماده نوشیدن یک آبجوی خنک همراه با استیک و سیب‌ زمینی بود. از پیاده‌ روی‌های آفتابی کنار رودخانه «جورج واتروِی» با دوستان و خانواده‌اش لذت می‌برد و با تماشای فیلم‌های کلاسیک «تِرنر» شاد می‌شد. شاید این فیلم‌ ها او را به یاد دوران جوانی در هالیوود می‌انداخت. اگر وارد اتاقش در «سلکیرک» می‌شدید، احتمالاً یک فیلم قدیمی در حال پخش بود واو با لبخندی گرم و دستانی باز از شما استقبال می‌کرد. سال‌های پایانی عمرش در ویکتوریا با آرامش و راحتی سپری شد.


مایک بخاطر سخاوت و مهربانی‌اش در یادها باقی خواهد ماند. این ویژگی‌ ها در لبخند گرم او نمایان بود. او به داستان زندگی دیگران علاقمند بود و به حیوانات، بویژه سگ‌ها، عشق می ورزید. مایک مردی سرشار از محبت و دوستی بود که طبع ملایم، شیرین و ازخودگذشته‌ اش او را در دل همه عزیز کرده بود.


خانواده مایک از کارکنان خانه سالمندان «سلکیرک سنیور ویلج» به‌خاطر مراقبت‌های دلسوزانه‌ شان صمیمانه قدردان و سپاسگزارند. مایک در بیمارستان «رویال جوبلی»، در حضور پسر کوچکش هارولد و کارکنان خانه سالمندان، چشم از جهان فروبست.


میراث مقاومت و مهربانی او، به رغم تمامی سختی‌هایی که در زندگی با آن‌ها مواجه شد، در دل‌ فرزندانش و تمامی آن‌هایی که زندگی‌ شان را تحت تاثیر قرار داده بود، زنده خواهد ماند.


To order memorial trees or send flowers to the family in memory of Mike Siamak Hejazi, please visit our flower store.

Photo Gallery

Guestbook

Visits: 1

This site is protected by reCAPTCHA and the
Google Privacy Policy and Terms of Service apply.

Service map data © OpenStreetMap contributors

Send Flowers

Send Flowers

Plant A Tree

Plant A Tree